مراحل بازسازی
دونالد بیبیولت مراحل بازسازی را در پنج مرحله خلاصه میکند:
- تغییر مدیریت، 2) ارزیابی، 3) اقدام اضطراری، 4) ثبات، و 5) بازگشت به رشد طبیعی.
اما اگر کمی به عقب بازگردیم، ابتدا باید به دنبال عامل بروز نشانههای اخطار باشیم؛ به عبارت دیگر؛ پیش از اینکه به دنبال نشانههای اخطار باشیم باید دنبال عامل شکلگیری نشانههای اخطار باشیم.
پیش از بحران (ورشکستگی)
هر تعریفی از ورشکستگی را بررسی کنید، در نهایت به یک جمله ختم میشوند؛ “عدم توانایی در پرداخت تعهدات مالی”. اما آیا این جمله پایان مسیر یک کسبوکار است؟ قطعاً خیر. هر کسبوکاری که در مسیر خود به این نقطه رسیده است، باید 2 تا 5 سال گذشتهی مسیر کاری خود را بار دیگر زندگی کند، هر لحظه را از پیش رو بگذراند، تمام تصمیمات را دوباره مرور کند، تمام اعداد و ارقام را بررسی و از درستی آنها اطمینان حاصل کند. تمام آنچه به دنبال آن هستید، در دفاتر شما قرار دارد. سهم بازاری که آهسته نزول کرد، شکایت مشتری ناراضی که رسیدگی نشد، خط تولید زیان دهی که بازسازی نشد، سرعت تغییری که از سرعت حرکت کسبوکار پیشی گرفت و این لیست میتواند بسیار طولانیتر شود.
تمام آنچه اکنون باید به دنبال آن باشید، عامل بروز نشانههای خطر است. در واقع دو مرحله باید به عقب بازگردید؛ بروز نشانههای اخطار، عامل بروز آنها. این دو مرحله ممکن است پیش از شروع با انکار بحران همراه باشند. این دورهی انکار بسیار طبیعی است ولی نباید زمان زیادی را به خود اختصاص دهد، چرا که در بحران، زمان و هزینه دو عامل اساسی هستند. پس از اینکه این دو مرحله را با دقت پشت سر گذاشتید، اکنون زمان آن رسیده است تا بار دیگر به کار بازگردید.
بازسازی
پس از اینکه پیش مرحله را پشت سر گذاشتید، اکنون علت بروز مشکل را به خوبی میشناسید. پس در اولین اقدام باید وارد مرحلهی ارزیابی اولیه شوید. ارزیابی به طور کلی بینشی در اختیار شما قرار میدهد که در کجای مسیر قرار گرفتهاید و وضعیت کنونی شما چگونه است و در سه ماه آینده به چه شکلی میتواند باشد.
پس از ارزیابی وضعیت موجود، باید آنچه شکل گرفته است، پایدار شود. به این معنی که هیچ اتفاق غیرمنتظرهی جدیدی رخ ندهد و وضعیت بدتر نشود. در زمان بحران تمام افراد در حالت ترس هستند، آیا ما اخراج میشویم؟ آیا حقوق ما کاهش پیدا میکند؟ آیا کسبوکار تعطیل میشود؟ تمام این سوالها در ذهن تمام افراد شکل میگیرد. در این لحظهی سرنوشت ساز بهترین گزینهی مدیریت کمک خارجی است. کسی که وارد شده و بتواند اعتماد به نفس افراد را احیا کند، یعنی “بازسازی روحیهی کارکنان” تا بتوانند کسبوکار را از این مسیر سخت عبور بدهند.
بار دیگر باید به مرحلهی ارزیابی بازگردید و آنچه را که از آن مرحله بدست آوردید، مجدداً روی میز قرار دهید. اکنون باید وضعیت آینده و گزینههای پیش رو در مسیر بازسازی کسبوکار را ارزیابی کنید تا بتوانید وارد مرحلهی اجرا شوید. مهمترین ابزار در این مرحله پیشبینیهای صورت گرفته در زمان ارزیابی اولیه هستند که معمولاً به صورت پیشبینیهای 13 هفتهای شکل میگیرند. در این مرحله اقدامات امکان پذیر شناسایی و وارد مرحلهی اجرا میشوند.
در مرحلهی اجرا هیچ وقت نباید از بررسیهای مجدد و اصلاحهای لازم در مسیر بازسازی غافل شد. و البته نباید فراموش کرد که همچنان ممکن است اتفاقات غیرمنتظرهای رخ بدهند، وام دهندهای که بیش از این صبر ندارد، خطوط اعتباری تامین سرمایهی بازسازی که ناگهان قطع میشوند، توزیع کنندگانی که از شما ناامید میشوند و بسیاری موارد دیگر ولی تمام تلاش باید بر آن باشد که این اتفاقات به حداقل برسند. شما درحال بازسازی هستید و زمان و هزینه دو عامل بسیار مهم در تمام مراحل هستند. پس اگر هر یک از عوامل تعیین کنندهی زمان از شما ناراحت شدند باید روز بعد در دفتر آنها باشید.
پس از بازسازی
در تمام مراحل عنوان شده برای بازسازی، مشاور بازسازی در کنار تیم مدیریت قرار میگیرد و کسبوکار را در مسیر بازسازی هدایت میکند. حتی ممکن است تا زمان حضور مدیر جدید، مدیر بازسازی اختیار کامل را در دست بگیرد. ولی مدیران بازسازی برای اقدام سریع وارد میشوند و از نوع مدیران یا مشاورانی نیستند که به صورت طولانی مدت در یک کسبوکار حاضر باشند. یکی از گزینههای کاهش هزینه در کسبوکارها پس از تکمیل بازسازی خروج مدیر بازسازی است. او از ابتدا تا انتهای مسیر بازسازی همراه کسبوکار بوده و اکنون زمان خروج است.
پس از پایان تمام آنچه برای مرحلهی اجرا درنظر گرفتید، اکنون کسبوکاری چابک، باانگیزه و احتمالاً کوچکتر در اختیار دارید که توانایی دارد هر اقدامی را به سرعت عملی کند. باید از این فرصت استفاده کنید و تمام آنچه را که در گذشته اشتباه انجام داده بودید، به بهترین شکل ممکن انجام دهید. یکی از بهترین اقداماتی که بدون شک باید درنظر گرفته شود، گزارش دهی و حسابرسیهای منظم است. این دو مورد میتوانند نشانههای اخطار را پیش از شکلگیری حذف کنند.
یکی از موارد مهم در بازسازی عدم توانایی تکمیل یا حتی شروع بازسازی در برخی کسبوکارها است. برخی کسبوکارها در تاریخچهی خود در نقطهای به قله رسیدهاند ولی ناگهان سقوط کردهاند. چنین کسبوکاری پتانسیل بازگشت به رشد را در خود میبیند. ولی کسبوکاری را درنظر بگیرید که از روز اول در تلاش برای بقا بوده است، هیچ وقت رشدی نداشته و دائماً در حال زیان بوده است. احتمال بازسازی موفق در چنین کسبوکاری بسیار پایین است. مدیر بازسازی در این موارد ممکن است تصمیم بگیرد که کسبوکار را به طور کامل از ابتدایی ترین موارد بازسازی کند. حتی ممکن است در این مسیر برند کسبوکار هم تغییر کند و با برندی جدید به عنوان کسبوکاری جدید وارد بازار شود. تمام این موارد درصورتی امکان پذیر است که بتوان نقطهی قوتی در کسبوکار یافت ولی اگر هیچ پتانسیلی وجود نداشته باشد، انحلال و فروش داراییها میتواند بهترین گزینه باشد.